سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] بنده را نسزد که به دو خصلت اطمینان کند : تندرستى و توانگرى . چه آنگاه که او را تندرست بینى ناگهان بیمار گردد و آنگاه که توانگرش بینى ناگهان درویش شود . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 6  بازدید دیروز: 1   کل بازدیدها: 18855
 
عشق
 
دردم را به که گویم؟
نویسنده: علی(جمعه 87/8/17 ساعت 7:42 عصر)

دردم را به که گویم؟ خواستم با نسیم بگویم سرگرم چمن بود.خواستم بنشینم کنار دریا سر صحبت را باز کنم با ساحل غرق گفتگو بود پیچک ناز میکرد بر سپیداری که بر تنه اش پیچیده بود.خواستم با او بگویم اما درخلوت صدای غریبه ای راشنیدم .درد خود را نگاه خواهم داشت شاید این سوختن بهتر از ان افروختن باشد.

 

دلم تا شاخه ای غم در خودش کاشت

 ترک های عمیقی باز برداشت

چه می شد چون تمام مردم شهر

شب تنهایی من مونسی داشت

 

هیچ کس اشکی برای ما نریخت 

 

 هر که با ما بود از ما می گریخت 

  

چند روزی است حالم دیدنی است

حال من از این وان پرسیدنی است

   

 گاه برروی زمین زل می زنم  

 

 گاه برحافظ تفال می زنم 



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نابود می شوم
به نام عشق
گناه تو
می رسد روزی
دلم دچار خزان شده!!
دردم را به که گویم؟
شکسته از
تیغ بر لیلی
؟
تنهاتر
خدایا...
چه ساده میشکنیم همه چیز را!
عاشق
از روزی که تو رفتی
وقتی نیستی
[همه عناوین(18)][عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
|  Atom  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |


|| مطالب بایگانی شده ||
2

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
عشق
علی

|| لوگوی وبلاگ من ||
عشق
|| لینک دوستان من ||
مرکز نیاز